چگونه هدف نام تجاری سبز بر استراتژی انتخاب فناوری تأثیر می‌گذارد: مطالعه موردی انتخاب فناوری بایولیچینگ تانک کانه های سولفیدی مس بر پایه روش MCDM و AHP

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه مدیریت کسب و کار، دانشده مدیریت علم و فناوری، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایران

2 دانش آموخته کارشناسی ارشد گروه مدیریت کسب و کار، دانشکده مدیریت، علم و فناوری، دانشگاه امیرکبیر، تهران، ایران

چکیده

در عصری که با افزایش نگرانی‌های پایداری در ابعاد اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی روبرو است، ضرورت پذیرش فناوری سبز بیش از پیش مشهود است. الگوهای مصرف و تولید ناپایدار تهدیدهای مهمی ‌برای رفاه جهانی به حساب می‌‌آیند. با ادغام روش‌های تصمیم‌گیری چند معیاره[1] و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی[2]، ‌این تحقیق به بررسی ‌این موضوع می‌پردازد که چگونه اهداف برند‌سازی سبز سازمان‌ها بر استراتژی انتخاب فناوری آنها تأثیر می‌گذارد. این تحقیق در یک مطالعه موردی از صنعت مس، از طریق معرفی چارچوبی جهت ارزیابی فناوری های تولید و بررسی بابک ‌مس ایرانیان به عنوان شرکت پیشرو در زمینه تولید سبز کاتد مس، فناوری های موجود در زمینه تولید سبز و همسویی آنها را با هدف برندسازی سبز سازمان ارزیابی می‌کند و بهترین فناوری را در این راستا شناسایی کرده و بر انتخاب این شرکت صحه می‌گذارد. نوآوری ‌این شرکت در فناوری بایولیچینگ تانک برای تولید کاتد مس، نشان دهنده تعهد آن به شیوه‌های پایدار و از طرفی درنظر گرفتن سایر معیار های ارزیابی از جمله بهره‌وری تولید می‌باشد. این تحقیق به ایجاد درک عمیق‌تری از رابطه پیچیده بین انتخاب فناوری و اهداف کسب‌وکار کمک می‌کند و جنبه‌ای حیاتی از استراتژی اداره کسب‌وکارها را روشن می‌کند.
 

کلیدواژه‌ها